تا به خاک قدمت روی نیاز است مرا
کعبه کوی تو خلوتگه راز است مرا
حاجیان را حرم کعبه خوش آید لیکن
قبله روی تو خوشتر ز حجاز است مرا
با وجود تو نظر باری بیجا عیب است
روی بنما که گه راز و نیاز است مرا
فخر زاهد همه از مسجد و محراب بود
طاق ابروی تو محراب نماز است مرا
از تماشای گل و سیر گلستان سیرم
دیده تا بر رخ نیکوی تو باز است مرا
دفتر غصه دلی طی نشود روز جرا
بسکه دور از شب هجر تو دراز است مرا
(صامتا) ره بسوی ملک حقیقت نبری
تا بسر شورش اقلیم مجاز است مرا