قطعه مدح تو گردید ترک شد مکتوب
عفو فرما ز دعاگو که قلم دیر کشید
ورنه آن گفته چون آب روان بود چنان
که ببوسید خاک قدمت خواست دوید
تو روانی سخن بین که ز دروازه شهر
تا در خلوت خاص تو بسه ماه رسید