چوحاجی احمد کل از در شیخ
جدا افتاد زو افغان برآمد
روان بر منظر آن حاجی نی زن
طربناک و خوش و خندان برآمد
چو تابستان رسید و شد هوا گرم
کدو افتاد و بادمجان برآمد