کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۹

عندلیبی می زند بر گل نوانی بشنوید

بوی بار آشنا از آشنائی بشنوید

از لب لیلی و مجنون نکته دارید گوش

از زبان گل و بلبل ماجرانی بشنوید

۳

جانب مبخانه مخموران جام عشق را

می زند هر خم بزبر لب صلائی بشنوید

کوه ها در ناله اند از رفت مسنان طور

زین همه شور و شعب باری صدائی بشنوید

نوبت تبصر گذشت آن سلطنت در عصر ماست

نوبت شاهی ز ایوان گدائی بشنوید

۶

کارها در بند وقت آمد نگه دارید وقت

وقت باشد کز لب او مرحبانی بشنوید

از خدا در هر دعائی وصل می خواهد کمال

گر نمی گوئید آمینی دعائی بشنوید