در صف دلها غم تو صدرنشین است
مرتبه ناله از تو برتر ازین است
بر تو نه تنها منم فشانده دل و دین
داعیه این است هر کرا دل و دین است
کس نشود سیر گفته ای ز وصالم
خاصیت عمر ناگزیر همین است
هست سر فتنه در زمین سر زلفت
فتنه چه باشد بلای روی زمین است
عکس جمالت ز چین زلف توان دید
مطلع خورشید چون ز جانب چین است
مرگ رقیب آمد و هنوز جوان است
بخت جوان دارد آنکه با تو قرین است
گرچه ز غم پیر شد کمال برین در
پیر نباشد که در بهشت برین است
شعر منت گر بخاطرست که خوانی
چیست تأمل بخوان که سحر مبین است