صفای بوستان صادقآباد
ز فیض صبح صادق میدهد یاد
درین باغ مبارک هرچه کشتند
به مهر جعفر صادق سرشتند
نهال جعفری با سرو همدوش
زمینش در بنفشه گوش تا گوش
درین گلزار، چون بلبل ز مستی
کنند آتشپرستان گلپرستی
بنفشه پیش سروش در سجودست
ازان پیشانیاش دایم کبود است
بهشت تازهای از نونهالان
اسیر نرگسش چشم غزالان
هوایش در کمال اعتدال است
نسیمش از تری، آب زلال است
نظر با این بهشت لایزالی
ارم را کی رسد صاحبکمالی؟
پی ترتیب این نورسته بستان
نهال از باغ خلد آورده رضوان
هوایش طرز سودا خوب داند
جوانی گر دهد، پیری ستاند
گلش را میپرستد باغ رضوان
تذرو قدس، سروش را ثناخوان
تذرو قدس، سروش را ثناخوان
تعریف باغ نسیم و باغ عیشآباد
نسیم فیض در باغ نسیم است
بهشتش از مریدان قدیم است
شود سبز از نم آن تازه گلشن
پر مرغ هوا، چون برگ سوسن
به شوخی سروهایش نیزدستند
چو طفل مکتب آزادیپرستند
برای چیدن انگور از تاک
چنارش دست اندازد بر افلاک
همین بس وصف باغ عیشآباد
که داد عیش اینجا میتوان داد