گر ز چنگ شحنه هجران امان مییافتم
از وصال یار، عمر جاودان مییافتم
خویش را پروانه میسوزد ز گرمیهای شمع
مهر میگشتم، اگر یک مهربان مییافتم
بهر هر کالای معنی، در کمین صد رهزن است
کاشکی صد گنج را یک پاسبان مییافتم
یاد باد آن سادهلوحیها که در مجلس چو شمع
هرچه در دل مینهفتم بر زبان مییافتم