طایر عشقم و از شعله پرم ساختهاند
مگر از جوهر فیض نظرم ساختهاند؟
به تماشای تو چون قطره خون اهل نظر
هر نفس از مژهای جلوهگرم ساختهاند
پیشتر زانکه پراکنده شود بوی بهار
به نسیمی ز قدح بیخبرم ساختهاند
چه عجب گر شود از شعله غم تازه گلم
عشقم و زآب و هوای دگرم ساختهاند
قدسی آن بیسروپایم که چو خورشید، بتان
محو جاوید در اول نظرم ساختهاند