بازم نشسته تا مژه در دل نگاه کیست
روزم سیاهکرده چشم سیاه کیست
با آنکه صرف شد همه عمرم در انتظار
آگه نیم هنوز که چشمم به راه کیست
دلدادن و سخننشنیدن گناه من
دلبردن و نگاهنکردن گناه کیست
جرم مرا امید به رحمت حواله کرد
در حیرتم که دیده نر عذرخواه کیست
داند کسی که دیده کله کج نهادنت
گل غرق خون ز حسرت طرف کلاه کیست
گر پی بری به مرتبه محرمان عشق
دانی که عفو دستنشان گناه کیست
تیرش تمام سینهپسندست و دلنشین
این غمزه دستپرور طرز نگاه کیست
قدسی اگر دلم نخراشیده غمزهاش
الماس بر جراحتم از برق آه کیست