کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۲

می ده که دل ریش مرا مرهم اوست

سودازدگان عشق را همدم اوست

پیش دل من خاک یکی جرعه بهست

از چرخ که کاسۀ سر عالم اوست