کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۱

آتش که همه دلی ازو ناشادست

بنیاد سرافرازی او بر بادست

سوز دل من گرفت او را که چنین

در دست چو تو سنگ دلی افتادست