تو در آ خانه کیا کیست دگر خانهٔ توست
من کیام هیچ به جز تو همه بیگانهٔ توست
گرچه پروانهصفت مولع شمعیم همه
سوختن کار خلیل است که پروانهٔ توست
نفس و ارکان طبیعت به محل مجبورند
عقل خود شاهد حال است که دیوانهٔ توست
من آشفته نیام محرم اسرار رجال
هرکه بیرون ندهد راز تو مردانهٔ توست
دانه از پنبهٔ حلاج جدا میکردم
پود و تارش همه آن است که در شانهٔ توست
کشتزاریست جهان آب و زمینش همسان
حق و باطل همه از ریختن دانهٔ توست
ما نداریم دگر با دگری پیمانی
خود نزاریِّ گدا مست ز پیمانهٔ توست