امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۴

چشم من و چشم آن بت تنگ دهان

در بیع و شری شدند و در سود و زیان

کردند یکی بیع زما هر دو نهان

آن آب بدین سپرد و این خواب بدان