جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۰ - طبقه ثانی آنکه نیت ایشان اجتناب از آنست که شر ایشان متعدی به غیر شود و هذا ارفع من الاول فان فی الاول سوء الظن بالناس و فی الثانی سؤ الظن بنفسه و سؤ الظن بنفسک اولی لأنک بنفسک اعرف

وان دگر رخت و بار برده به غار

وز صغار و کبار کرده کنار

نیتش آنکه هیچ آسوده

زو نگردد به هرزه فرسوده

به حدیث رسول صدق اندیش

هست هفتاد شعبه ایمان بیش

هست ازان جمله شعبه ادنی

کردن از راه خلق دفع اذی

هیچ اذایی به راه خلق خدای

نیست بدتر ز نفس بدفرمای

منصف متصف به هوش و خرد

خلق را نیک دید و خود را بد

همه کس را ز خویش بهتر دید

بد خود را به خلق نپسندید

تا کسی کم کشد ازو باری

در دلی کم خلد ازو خاری

بار خود را به دوششان نگذاشت

خار خود را ز راهشان برداشت