جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۲۸ - در بیان آنکه آنچه گذشت مذمت ذکر سر و جهر نیست بلکه مذمت جماعتی است که آن را وسیله لذات جسمانی و شهوات نفسانی ساخته اند

آنچه کردم بیان درین گفتار

نیست بر ذکر سر و جهر انکار

غیر ذکر خدا چه سر و چه جهر

نیست دل را نصیب و جان را بهر

هست انکار من بر آنکه کسی

سازد آن را وسیله هوسی

خویش را ز اهل حق کند به دروغ

تا ستاند بهای تره و دوغ

زیر پای آورد کتاب خدای

تا نهد شیشه شراب به جای

عشر زرین بدزدد از مصحف

تا کند زیب چنگ و زیور دف

سازد از نیزه حسین درفش

تا به پای یزید دوزد کفش

خود نزیبد ز مردم دانا

جز برای خدای ذکر خدا

زیرک هوشمند نقد نفیس

کی پسندد طفیل جنس خسیس

هر که از بود خویش یافت خلاص

شد مشرف به خلعت اخلاص

چون ز اخلاص گشت دولتمند

ذکر او خواه پست و خواه بلند

وان که در مانده وجود خود است

صید دام شقاوت ابد است

سر او جهر او تمام ریاست

وز ریاگر برست عجب به جاست