ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲

گرچه بس منفعل از شرم گناه آمده‌ایم

تکیه بر مرحمت لطف اله آمده‌ایم

دست در دامن ملاح عنایت زده‌ایم

ما بدین بحر نه از بحر شناه آمده‌ایم

رقم جرم و گناه از صفحات عملم

محو فرمای که بس نامه سیاه آمده‌ایم

دهن از سوز درون خشک و رخ از دیده پر آب

به انابت بدرت با دو گواه آمده‌ایم

تا به اعزاز چو یوسف به عزیزی برسیم

ما بدین مصر به تاریکی چاه آمده‌ایم

جای آن هست که دریوزه کنیم ابن‌حسام

بر سر راه چو بی‌توشهٔ راه آمده‌ایم