ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸

لَمَع البَرقُ و النُجوم یَلوح

اَسقِنِی الرَاح ذاکَ راحَتُ روح

امشب از نرگس تو مخمورم

جرعه‌ای از لبت به وقت صبوح

پند ناصح چو درنمی‌گیرد

توبه کردم ز توبه‌های نصوح

از در میکده گشایش جوی

تو چه دانی که در کجاست فتوح

آنچه اندر سفینهٔ دل ماست

نتوان یافت در سفینهٔ نوح

چون شدی تیر عشق را تسلیم

در ره عاشقان شدی مذبوح

شعر ابن حسام مستان را

قوت قلب است، بلکه قوَّت روح