مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۴ - ستایش

ای بزرگی که باغ رادی را

شاخ بأس تو فتح بار آورد

تیغ تیز تو در مصاف عدو

شرک را تا به حشر کار آورد

حیدری صولتی و خنجر تو

عادت و رسم ذوالفقار آورد

کف بارنده مبارک تو

جود را موسم بهار آورد

بنده مسعود سلمان را

نزد تو بخت پایدار آورد

چون نبودش ز نام خود نیمی

نیمی از نام خود نثار آورد