صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۵۲

دور قدح را مه تمام ندارد

روشنی ماه این دوام ندارد

بر لب کوثر شکسته است سبویش

هر که به کف وقت صبح جام ندارد

با همه دلها یکی است نسبت آن زلف

دیده آهوشناس دام ندارد