صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۱۴

چه شد دگر که فغان از دلم خروش کشید؟

لباس عافیتم دست غم ز دوش کشید

کمان حسن که در بند ماه کنعان بود

خط سیاه تو از گوش تا به گوش کشید