صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۰۱

هر قدر نقاش نقش او به دقت می‌کشد

چون نظر بر رویش اندازد خجالت می‌کشد

شعله جواله یک نقطه است چون ساکن شود

سیر و دور سالکان آخر به وحدت می‌کشد

آبروی جرم اگر این است، در دیوان عفو

عاصی از ناکرده بیش از کرده خجلت می‌کشد