صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۱۳

دل به منت ز من آن یار جفاکیش گرفت

گل به رغبت نتوان از کف درویش گرفت

کم خود گیر که انگشت نما می گردد

هر که چون ماه درین حلقه کم خویش گرفت