پرست دفتر افلاک از حساب غلط
بدار دست ز اصلاح این کتاب غلط
نه انجم است، که هر کس به قدر دانش خود
نهاده نقطه سهوی بر این کتاب غلط
به وعده های تو دل بسته ام، چه ساده دلم
که آب خضر طمع دارم از سراب غلط
تو هر قدر که دلت می کشد سؤال بکن
که چرخ سفله کریم است در جواب غلط
گشود صفحه دیوان خود مگر صائب؟
که گل ز طاق دل افتاد چون کتاب غلط