ای آنک تو شاه مطربانی
زان دلبرکش بگو که دانی
خواهم که دو عشر ای خوش آواز
از مصحف حسن او بخوانی
در هر حرفیش مستمع را
بگشاید چشمه معانی
سینش گوید که فاستجیبوا
نونش گوید که لن ترانی
ای طره او چه پای بندی
وی غمزه او چه بیامانی
از نرگس او است ای گل سرخ
کان اطلس سرخ میدرانی
ماندم ز تمام کردن این
باقیش تو بگو بر این نشانی