رو رو که از این جهان گذشتی
وز محنت و امتحان گذشتی
ای نقش شدی به سوی نقاش
وی جان سوی جان جان گذشتی
۳
بر خور هله از درخت ایمان
کز منزل بیامان گذشتی
در آب حیات رو چو ماهی
کز غربت خاکدان گذشتی
از برج به برج رو چو خورشید
کز انجم آسمان گذشتی
۶
زان کان که بیامدی شدی باز
زین خانه و زین دکان گذشتی
بنما ز کدام راه رفتی
الحق ز ره نهان گذشتی
بر بام جهان طواف کردی
چون آب ز ناودان گذشتی
خاموش کنون که در خموشی
از جمله خامشان گذشتی