سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین » بخش ۴۲ - در مذمّت طبیبان جاهل گوید

وین اطبا که خالی‌اند از طبّ

هیچ نشناخته ز نوبت غبّ

از حمیّات غافل و انواع

وجه اجناس اربع الارباع

نه ز نبض‌اند عالم و نه ز آب

مسئله را نداده هیچ جواب

هیچ نشنوده نوع قارورات

نه ز تبرید و نه ز محرورات

غافل از گرم و سرد و ز تر و خشک

پشک نزدیکشان چو نافهٔ مشک

گر ز انواع پرسی و ز علل

نشناسند نفع و ضرّ ز خلل

به جدل مر ترا جواب دهند

نز ره دانش و صواب دهند

گر تو پرسی ز حدّ هر عللی

کز چه افتاد مرد را خللی

به خدای ار به حق جواب دهند

یا به کس نور آفتاب دهند