شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۳

خوش در میخانه را بگشاده اند

باده نوشان را صلائی داده اند

در خرابات مغان رندان ما

بر در میخانه مست افتاده اند

جام می بر دست و مستانه مدام

سر به پای خم می بنهاده اند

خرقهٔ خود را به می شستند پاک

فارغ از تسبیح و از سجاده اند

بندگان سیدند از جان و دل

از همه ملک و ملک آزاده اند