یک نفس یعقوب بی یوسف نبود
گرچه هجرانش به ظاهر مینمود
هر که را دیدی نمودی یوسفش
هر چه بشنیدی ز یوسف میشنود
تا مگر یوسف در آید از درش
در بر وی هر که بودی میگشود
هر که در کنعان بدیدی پیش او
یوسف مصری خود را میستود
چون بر تخت این ظهورش را بیافت
سر حق خود دید از آن گردش سجود
هرچه بود و هست و خواهد بود اوست
هر چه باشد باشد از جود وجود
گر خلیل الله به صورت غایب است
نعمت اله یکدمی بی او نبود