شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷

مظهر و مظهرند آب و حباب

نظری کن به عین ما در آب

عقل گوید حباب و آب دو اَند

عشق گوید یکیست آب و حباب

ظاهر و باطن همه نور است

خوش ظهوری که نور اوست حجاب

نقش غیری خیال اگر بندی

آن خیال است و دیده ای در خواب

غرق آبی و آب می جوئی

گرچه با ما نشسته ای در آب

نور او روز آفتاب نمود

باز در شب نمایدت مهتاب

نعمت الله به نور او دیدم

این چنین دیده اند اولوالالباب