کلیله گفت: پادشاه بر اطلاق اهل فضل و مروت را به کمال کرامات مخصوص نگرداند، لکن اقبال بر نزدیکان خود فرماید که در خدمت او منازل موروث دارند و به وسایل مقبول متحرم باشند، چون شاخ رز که بر درخت نیکوتر و بارورتر نرود و بدانچه نزدیکتر باشد درآویزد.
دمنه گفت: اصحاب سلطان و اسلاف ایشان همیشه این مراتب منظور نداشته اند، بلکه به تدریج و ترتیب و جد و جهد آن درجات یافتهاند، و من همان میجویم و از آن جهت میکوشم
نسبت از خویش کنم چو گهر
نه چو خاکسترم کز آتش زاد
و هرکه درگاه ملوک را ملازم گردد و، از تحمل رنجهای صعب و تجرع شربتهای بدگوار تجنب ننماید، و تیزی آتش خشم به صفای آب حلم بنشاند و، شیطان هوا را به افسون خرد در شیشه کند، و حرص فریبنده را بر عقل رهنمای استیلا ندهد و، بنای کارها بر کوتاهدستی و رای راست نهد و، حوادث را به رفق و مدارا تلقی نماید مراد هر آینه در لباس هرچه نیکوتر او را استقبال کند.