مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷۱

در عشق قدیم سال خوردیم

وز گفت حسود برنگردیم

زین دمدمه‌ها زنان بترسند

بر ما تو مخوان که مرد مردیم

۳

مردانه کنیم کار مردان

پنهان نکنیم آنچ کردیم

ما را تو به زرد و سرخ مفریب

کز خنجر عشق روی زردیم

بر درد هزار آفرین باد

باقی بر ما که یار دردیم