سرایندهای پیش دانندهای
فغان کرد از جور خونخواره دزد
که از نظم و نثرم دو گنجینه بود
ربود از سرایم ستمکاره دزد
بنالید مسکین: که بیچاره من
بخندید دانا: که بیچاره دزد