عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۸

چون یار نمیکند همی یاد از من

برخاست چو زیرِ چنگ فریاد از من

مشکل کاری که اوفتادست مرا

من بندهٔ یار و یار آزاد از من