امسال بلبلان چه خبرها همیدهند
یا رب به طوطیان چه شکرها همیدهند
در باغها درآی تو امسال و درنگر
کان شاخههای خشک چه برها همیدهند
مقراض در میان نه و خلعت همیبرند
وان را که تاج رفت کمرها همیدهند
بی منت کسی همه بر نقره میزنند
بی زحمت مصادره زرها همیدهند
هر دل که تشنهست به دریا همیبرند
وان را که گوهرست گهرها همیدهند
این تحفه دیدهاند که عشاق روزگار
تا برشمار موی تو سرها همیدهند
این نور دیدهاند که دیوانگان راه
سودا همیخرند و هنرها همیدهند