عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۶

گر عقل مرا مصلحت اندیش آمد

تا این چه طریقیست که در پیش آمد

روزی صد رَه دلم بجان بیش آمد

آخر متحیر شد و بیخویش آمد