عطار » مختارنامه » باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است » شمارهٔ ۳۲

دعوی وجود از سر مستی شوم است

از عین عدم خویش پرستی شوم است

پیش و پس سایه آفتابست مدام

گر سایه نفس زند ز هستی شوم است