مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۲

ما مست شدیم و دل جدا شد

از ما بگریخت تا کجا شد

چون دید که بند عقل بگسست

در حال دلم گریزپا شد

او جای دگر نرفته باشد

او جانب خلوت خدا شد

در خانه مجو که او هوایی‌ست

او مرغ هواست و در هوا شد

او باز سپید پادشاه است

پرید‌، به سوی پادشا شد