اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۶

صافی چو ترا دید روان می‌نالد

برسینه ز غم سنگ زنان می‌نالد

گفتی تو که: نالیدن صافی از چیست؟

جانش به لب آمدست از آن می‌نالد