انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹۹

دوش دور از تو ای مدبر عقل

نه به تدبیر عقل دوراندیش

پیشت از گونه گونه بی‌نفسی

که نگون باد نفس کافرکیش

۳

کرده‌ام آنکه یاد آن امروز

می‌کند جانم از خجالت ریش

هیچ دانی چگونه خواهم گفت

عذر می خوردگی و مستی خویش