محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

این صید هنوز نیم رام است

این کار هنوز ناتمام است

این ماه هنوز نو طلوع است

این نخل هنوز نو قیام است

تیغش رقم حیات بزدود

با آن که هنوز در نیام است

در هفت زمین تزلزل انداخت

سروش که هنوز نوخرام است

یک باره نگشته گرم جولان

کش باره هنوز نو لجام است

در محمل ناز مطمئن نیست

کش ناقه هنوز بی‌زمام است

دیگ هوس ز آتش اوست

در جوش ولی هنوز خام است

لطفش به من از کسان نهانست

این لطف هنوز لطف عام است

دیوان منگار محتشم زود

کاین نظم هنوز بی‌نظام است