هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰

آن کمان ابرو کند چون میل تیر انداختن

ناوک او را نشان می‌باید از جان ساختن

سروران چون گو به پای توسنش بازند سر

چون کند آن شهسوار آهنگ چوگان باختن

داد مظلومان بده تا چند ای بیدادگر

رخش بیداد و ستم بر دادخواهان تاختن

باغبان پرداخت گلشن را، اکنون باید به می

در چمن ز آیینهٔ دل زنگ غم پرداختن

سازگاری چون ندارد یار هاتف بایدت

ز آتش غم سوختن با سوز هجران ساختن