ای که از لطف سراسر جانی
جان چه باشد؟ که تو صد چندانی
تو چه چیزی؟ چه بلایی؟ چه کسی؟
فتنهای؟ شنقصهای؟ فتانی؟
حکمت از چیست روان بر همه کس؟
کیقبادی؟ ملکی؟ خاقانی؟
به دمی زنده کنی صد مرده
عیسیی؟ آب حیاتی؟ جانی؟
به تماشای تو آید همه کس
لالهزاری؟ چمنی؟ بستانی؟
روی در روی تو آرند همه
قبلهای؟ آینهای؟ جانانی؟
در مذاق همه کس شیرینی
انگبینی؟ شکری؟ سیلانی؟
گرچه خردی، همه را در خوردی
نمکی؟ آب روانی؟ نانی؟
آرزوی دل بیمار منی
صحتی؟ عافیتی؟ درمانی؟
گه خمارم شکنی، گه توبه
می نابی؟ فقعی؟ رمانی؟
دیدهٔ من به تو بیند عالم
آفتابی؟ قمری؟ اجفانی؟
همه خوبان به تو آراستهاند
کهربایی؟ گهری؟ مرجانی؟
مهر هر روز دمی در بندهات
سحری؟ صبحدمی؟ خندانی؟
همه در بزم ملوکت خوانند
قصهای؟ مثنویی؟ دیوانی؟