تا دل من بردهای قصد جفا کردهای
نی بر من بودهای نی غم من خوردهای
هست به نزدیک خلق جرم من و تو پدید
من رخ تو دیدهام تو دل من بردهای
ای ز من دلشده بیگنهی سر متاب
با خبری بازده گر ز من آزردهای
دل ببری وانگهی بازکشی دل ز من
من نه درین پردهام گر تو درین پردهای
چون به تو دارم امید روی مگردان ز من
زانکه مرا پیش از این چون نه چنین کردهای