انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲

جانا دهان تنگت صد تنگ شکر ارزد

اندام سیم رنگت خروار‌ها زر ارزد

هرچند دلربایی زلفت به جان خریدم

که‌آواز مرغ جانان شاخ صنوبر ارزد

با عاشقان کویت لافی زنیم گه گه

آن دل کجاست ما را که‌اندوه دلبر ارزد

از عشق روی خوبت آب آورم ز دیده

کشت بهشت خرم کاریز کوثر ارزد

گویید ملک سنجر از قاف تا به قافست

بوسی از آن لب تر صد ملک سنجر ارزد