خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۴

ای کرده تن و جان مرا مسکن غم

در باغ دلم شکفته شد سوسن غم

تا پای مرا کشید در دامن غم

غم دشمن من شده است و من دشمن غم