خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۶

آن بت که ز عشق او سرم پر سوداست

نقش کژ او هیچ نمی‌گردد راست

پیش آمد امروز مرا صبح‌دمی

گفتم به دلم هرچه کنی حکم توراست