آیتی بیرجندی » گزیدهٔ اشعار » شمارهٔ ۶

به‌ نیروی‌ صف مژگان گشودی کشور‌ دل‌ها

متی سخرت اقلیماً فبالانصاف عاملها

به شکر فتح و پیروزی، مکن آهنگ خونریزی

به وقت معذرت جانا، اذا حیّوک فاقبلها

اگر خواهی بماند ملک و اقبال تو پاینده

نگه دار از ره ارفاق شاها جانب دل‌ها

گره‌های سر زلفت گره انداخت در کارم

مرا از زلف مشکینت بسی افتاده مشکل‌ها

ز مسجد شیخ دوش آمد حریفان سوی میخانه

دهیدش تهنیت کامروز آمد سوی مقبل‌ها

برای راحت جانم، الا ساقی بده جامی

که پیمودم در این وادی بیابان‌ها و منزل‌ها

به وصف آن لب شیرین ضیا پرداخت دیوانی

بود دیوان اشعارش از آن رو نقل محفل‌ها