وَ اُذْکُرْ عِبٰادَنٰا إِبْرٰاهِیمَ وَ إِسْحٰاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی اَلْأَیْدِی وَ اَلْأَبْصٰارِ (۴۵) إِنّٰا أَخْلَصْنٰاهُمْ بِخٰالِصَةٍ ذِکْرَی اَلدّٰارِ (۴۶) وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنٰا لَمِنَ اَلْمُصْطَفَیْنَ اَلْأَخْیٰارِ (۴۷)
و یاد کن بندگان ما ابراهیم و اسحق و یعقوب را صاحبان قوتها در دین و معرفت و دیدها (۴۵) بدرستی که ما خالص گردانیدیم ایشان را بخصلت بیغشی که فکر آن سراست (۴۶) و بدرستی که ایشانند نزد ما هر آینه از برگزیدگان که نیکانند (۴۷)
« یادی از اسحاق و یعقوب،اسماعیل، اَلْیَسَع و ذوالکِفل »
از عبادم یاد کن یعنی خلیل
هم دگر اسحاق و یعقوب نبیل
صاحبان دستها و دیده ها
اندر اعمال و معارف هر کجا
یا خداوندا ن نعمت بر عباد
صاحبان عقل صافی و اجتهاد
خالص ایشان را نمودیم از خصوص
بهر خویش از خصلتی کآن بُد خلوص
منشأ اخلاص شد بی معذرت
یاد کردن از سرای آخرت
جمله ایشانند از بگزیدگان
نزد ما هم نیک فعل و پاک جان
بهترین بودند ایشان بی سخن
آن زمان ز ابنای جنس خویشتن