زر به اَمرَد کسی دهد به گزاف
که نداند طریقت زردشت
هر کجا سرو قامتی بینی
چشم در روی کن، خیو در مشت
چون نه کونش دری ّ و نه شلوار
بیگناهت کسی نخواهد کشت
ور جَماع آرزوت میباشد
تا به خاتم فرو کنی انگشت
حاصل آن بیش نیست آخر کار
که شود با تو نرم کنگ و درشت
گر تأمل کنی، بدان ماند
که خری را خری رود در پشت