گر پادشه به کوی تو آید گدا شود
در کوی تو گدا برود پادشه شود
مخرام هر طرف که ز قد تو کار حُسن
بالا گرفته است، مبادا بلا شود
گیتی چو عکس نور تجلای توست
آن به که دل چو آینه گیتینما شود
از جد و جهدِ خلق میسر نشد مراد
دارم امید آنکه به لطف خدا شود
از رنگ و بو گرفت دلم، کو نسیم لطف
تا همچو غنچه خرقهٔ رنگین قبا شود
خواهد بقای ذات تو از شادی وصال
روزی که ناصر از غم هجران فنا شود